یکجور مقاومت ناخودآگاهی پیدا کردم به تماشای فوتبال ایران و حتی شاید دنیا. دلایل به هم پیچیده اند، یکیش احتمالا حمایت تیم ملی ایران از خواستههای حکومتی و تبلیغ ارزشهای دیکته شدهی آنهاست. دلیل دیگر بیشعوری کلی فوتبالیستها و رفتارهای غریزی شدید خودشان و طرفداران آنهاست اما این دومی دلیلی کمرنگتر از باقی دلیلهاس، این احتمالا یکی از دلایل ثانویهای است که ناخودآگاه مایلم برای حمایت از ایدهی طرد این فوتبال پیدا کنم.
بارها به خودم گفتم اصلا چرا انقدر مایلیم این فوتبال را به جای سیاست استفاده کنیم. فوتبال سیاست نیست اما مگر اسم این تیم ملی نیست؟
ملیت ما هم دچار چندگانگی است پس تعجبی ندارد که انقدر بحث باشد سر ملی بودن تیم فوتبال این مملکت، آن کسی که ملیتش و مفاهیم ملیتش با جمهوری اسلامی نمیخواند میگوید این تیم ملی نیست و کسی میگوید ملی است که با جریان حکومت و تیمی که خودش را به حکومت سپرده است موافق است.